🌒Fictions Of Darkness🌘

A World Of BTS Fanfics from the deepest dark parts of my mind Read until dawn Hope you enjoy it Without having nightmares

MoodNote
16:01 1403/10/25 | Hooram Akuma

بذار ترس این عشق تا فرصته، تو آرامشت رفت و آمد کنه

مرورم کن اونقدر که بی تابیات، عذابت بده حالتو بد کنه

بذار بی قراری اَمونت نده، بذار حس دوری خرابت کنه

تو هیچ انتخابی نداری نذار، که قلب کسی انتخابت کنه

 

فراموشی پایانِ این رابطه است، شاید برنگردم بهم فکر کن

شبیه منی که تو هر ثانیه، بهت فکر کردم بهم فکر کن

 


🍁 واژگون 🍁

🥀 Subversive# 🥀
❄ Moodnote# ❄

Dark_Mind_Fics@

MoodNote
15:44 1403/10/17 | Hooram Akuma

 

نگاهت می کردم
نگاهم می کردی
از رفتن دلگیر و از بازگشتن ترسیده بودم
اما در حلقه ی روشن چشمان شیشه ای ات
به جای من، تنها ترس از دست دادنت بود که برق میزد
شاید هم ترس تنها شدن خودم بود که نگذاشت به آغوش بکشمت.... 

🍁 واژگون 🍁

🥀 Subversive# 🥀
❄ Moodnote# ❄

Dark_Mind_Fics@

درباره

내일이란 게 없듯이
다음이란 건 없듯이
지금 내겐 눈 앞에 너를 뺀 모든 게
지독히 깜깜한 어둠이지

As if there’s no such thing as tomorrow
As if there’s no such thing as a “next time”
Right now, in front of my eyes, everything without you
Is a terribly pitch-black darkness


🍁 Tell & Wattpad : @Dark_Mind_Fics 🖤 

آخرین مطالب
پربازدیدترین مطالب
پیوندها
آرشیو
برچسب‌ها
نویسندگان
امکانات
.center { display: block; margin-left: auto; margin-right: auto; width: 50%; }
قدرت گرفته از بلاگیکس ©