واژگون
فصل یک - Blood-borne
پارت پنج
واژگون
فصل یک - Blood-borne
پارت چهار
شب بلند بدرقه، شب همیشه رو سیاه
شبی عمیق مثل آه
خودم سقوط کردم و
رسوندمت به پرتگاه...
واژگون
Subversive#
Moodnote#
پارت سه
بذار ترس این عشق تا فرصته، تو آرامشت رفت و آمد کنه
مرورم کن اونقدر که بی تابیات، عذابت بده حالتو بد کنه
بذار بی قراری اَمونت نده، بذار حس دوری خرابت کنه
تو هیچ انتخابی نداری نذار، که قلب کسی انتخابت کنه
فراموشی پایانِ این رابطه است، شاید برنگردم بهم فکر کن
شبیه منی که تو هر ثانیه، بهت فکر کردم بهم فکر کن
واژگون
Subversive#
Moodnote#
내일이란 게 없듯이
다음이란 건 없듯이
지금 내겐 눈 앞에 너를 뺀 모든 게
지독히 깜깜한 어둠이지
As if there’s no such thing as tomorrow
As if there’s no such thing as a “next time”
Right now, in front of my eyes, everything without you
Is a terribly pitch-black darkness
🍁 Tell & Wattpad : @Dark_Mind_Fics 🖤